اگر دلبر ز من دلگیر باشد / علاج رفتنش شب گیر باشد
به پابوس تو دلبر خواهم آمد / اگر در گردنم زنجیر باشد . . .
.
.
.
زندگی وقتی قشنگه که دلی برای دلی تنگ میشه
الان زندگیم خیلی قشنگه !
.
.
.
همانطور که به زیبایی تو خیره شده ام ، با خود می اندیشم
آیا هرگز فرشته ای را دیده ام که در ارتفاعی چنین پایین پرواز کند ؟
.
.
.
با آنکه ز ما هیچ زمان یاد نکردی / ای آنکه نرفتی دمی از یاد ، کجایی . . . ؟
.
.
.
در مشرق عشق دشت خورشید تویی / در باغ نگاه یاس امید تویی
در بین هزار پونه آنکس که مرا / چون روح نسیم زود فهمید تویی . . .
.
.
.
ما کشته ی عشقیم ، محبت کفن ماست / پرورده ی رنجیم ، رفاقت هدف ماست . . .
.
.
.
یک جام پر از شراب دستت باشد / تا حال من خراب دستت باشد
این چند هزارمین شب بی خوابیست / ای عشق فقط حساب دستت باشد . . .
.
.
.
اگه دیدی یه روزی از قلبت دود بلند شد نترس !
اون منم که معتاد محبتت شدم !
.
.
.
زندگی با تو چه زیباست نمیدانی تو / دل من غرق تمناست نمیدانی تو
شوق دیدار تو در باغ دلم میشکفد / بلبل مست تو تنهاست نمیدانی تو
جز تو کس نیست که من منتظر او باشم / دل من منتظر توست نمیدانی تو . . .
.
.
.
چو ماه از کام ظلمت ها دمیدی / جهانی عشق در من آفریدی
دریغا ، با غروب نابهنگام / مرا در دام ظلمت ها کشیدی . . .
.
.
.
شبی پر کن از بوسه ها ساغرم / به نرمی بیا همچو جان در برم
تنم را بسوزان در آغوش خوش / که فردا نیابند خاکسترم . . .
.
.
.
ما غصه خور تلخی فریاد شماییم/ شادیم در آن لحظه که در یاد شماییم . . .
.
.
.
خون من یعنی وجودم ، بی خون من هیچ و پوچم،
بارها در عشقنامه نوشتم،خون من مهر وجودت . . .
.
.
.
از دیروزها به دنبالت دویدم و به امید دیدارت به امروز رسیدم ولی افسوس
افسوس که تو به فرداها سفر کرده ای . . .
.
.
.
دوچشمت سرزمین آرزوها نگاهت داستان آشنایی ست
امان از آن زمان که قلب عاشق گرفتار خزان یک جداییست . . .
.
.
.
وقتی دهکده ای آتش می گیرد همه دودش را می بینند
اما وقتی قلبی آتش می گیرد کسی شعله اش را نمی بیند . . .
.
.
.
خانه های جدول زندگیم را دستان مهربانت یک به یک پر کرد
و رمز جدول چنین بود: دوستم بدار . . .
.
.
.
من ازین پس به همه عشق جهان میخندم / به هوس بازی این بی خبران میخندم
هرکه آرد سخن از عشق به آن میخندم / خنده من از گریه غمگین تر است
کارم از گریه گذشته است ، به آن میخندم . . .