عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



این وبلاگ رو تقدیم میکنم به تمام دختر وپسرای که عاشقند و پای عشقشان میماند........حتی کسانی عاشق نیستند..............نظر یادتون نره (این وبلاگ متعلق به تمامی مردم میباشد)

لطفا نظر گرم خود را در مورد وبلاگ بدید؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان د نــیــای عــــاشـقــــ��ـــــــــــــ ــــى و آدرس love859.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 1897
بازدید کل : 64022
تعداد مطالب : 226
تعداد نظرات : 107
تعداد آنلاین : 1


فال عشق

آمار مطالب

:: کل مطالب : 226
:: کل نظرات : 107

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 4

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 6
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 15
:: بازدید ماه : 1897
:: بازدید سال : 7067
:: بازدید کلی : 64022

RSS

Powered By
loxblog.Com

مجال هن هـمین باشد که پـنـهـان عشق او ورزم....

فقیر
چهار شنبه 31 فروردين 1390 ساعت 10:59 | بازدید : 584 | نوشته ‌شده به دست علیرضا | ( نظرات )

اي بينوا ، كه فقر تو ، تنها گناه توست !
در گوشه اي بمير! كه اين راه ، راه توست

اين گونه گداخته ، جز داغ ننگ نيست
وين رخت پاره ، دشمن حال تباه توست

در كوچه هاي يخ زده ، بيمار و دربدر
جان مي دهي و مرگ تو تنها پناه توست

باور مكن كه در دل شان مي كند اثر
اين قصه هاي تلخ كه در اشك و آه توست

اينجا لباس فاخر و پول كلان بيار
تا بنگري كه چشم همه عذرخواه توست

در حيرتم كه از چه نگيرد درين بنا
اين شعله هاي خشم كه در هر نگاه توست !



:: موضوعات مرتبط: شعر , عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
کوچه
چهار شنبه 31 فروردين 1390 ساعت 10:45 | بازدید : 555 | نوشته ‌شده به دست علیرضا | ( نظرات )

 
بي تو، مهتاب‌شبي، باز از آن كوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خيره به دنبال تو گشتم،
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم.
در نهانخانة جانم، گل ياد تو، درخشيد
باغ صد خاطره خنديد،
عطر صد خاطره پيچيد:
يادم آم كه شبي باهم از آن كوچه گذشتيم
پر گشوديم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتيم
ساعتي بر لب آن جوي نشستيم.
تو، همه راز جهان ريخته در چشم سياهت.
من همه، محو تماشاي نگاهت.
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشة ماه فروريخته در آب
شاخه‌ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
يادم آيد، تو به من گفتي:
-” از اين عشق حذر كن!
لحظه‌اي چند بر اين آب نظر كن،
آب، آيينة عشق گذران است،
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است،
باش فردا، كه دلت با دگران است!
تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن!
با تو گفتم:‌” حذر از عشق!؟ - ندانم
سفر از پيش تو؟ هرگز نتوانم،
نتوانم!
روز اول، كه دل من به تمناي تو پر زد،
چون كبوتر، لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدي، من نه رميدم، نه گسستم ...“
باز گفتم كه :  تو صيادي و من آهوي دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم، نتوانم!
اشكي از شاخه فرو ريخت
مرغ شب، نالة تلخي زد و بگريخت ...
اشك در چشم تو لرزيد،
ماه بر عشق تو خنديد!
يادم آيد كه : دگر از تو جوابي نشنيدم
پاي در دامن اندوه كشيدم.
نگسستم، نرميدم.
رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌هاي دگر هم،
نه گرفتي دگر از عاشق آزرده خبر هم،
نه كني ديگر از آن كوچه گذر هم ...
بي تو، اما، به چه حالي من از آن كوچه گذشتم!



:: موضوعات مرتبط: شعر , عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
سه شنبه 30 فروردين 1390 ساعت 16:3 | بازدید : 630 | نوشته ‌شده به دست علیرضا | ( نظرات )

 
به هر جا که نگاه میکنم تو را میبینم. تصویر تو تنها
 
چیزیست که چشمهایم باور میکند. دستان لرزانم را
 
دراز میکنم تا صورت مهربانت را لمس کنم اما به
 
یکباره محو میشود و من به یاد میاورم که تو در کنار
 
من نیستی. چشمهایم را آرام می بندم، صدایت در
 
گوشم میپیچد، طنین خنده هایت همه جا را پر
 
میکند، بی اختیار لبخند میزنم ولی صدایت دور و
 
دورتر میشود و ......من به یاد میاورم که باز هم تو
 
نیستی. چه شیرین است تمام لحظه ها را به یاد تو بودن
 

دلم میخواد با تو در کنار ساحل بنشینم سرم را
 
روی شانه ات بگذارم و امواج آبی را نگاه کنم و به
 
آواز امواج گوش بسپارم. دلم برای آرامش نیلگون
 
امواج تنگ شده ، دلم برای چشمهای زیبای تو تنگ
 
شده، دلم هوایت را کرده است


:: موضوعات مرتبط: شعر , عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
ای شب....
سه شنبه 30 فروردين 1390 ساعت 16:0 | بازدید : 612 | نوشته ‌شده به دست علیرضا | ( نظرات )

ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از درد توام سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شادیم بخشیده  از اندوه بیش
همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستیم ز آلودگی‌ها کرده پاک
ای تپش‌های دل سوزان من
آتشی در سایه‌ی مژگان من
ای ز گندمزارها سرشارتر
ای ز زرین شاخه‌ها پربارتر
ای در بگشوده بر خورشیدها
در هجوم ظلمت تردیدها
با توام دیگر ز دردی بیم نیست
هست اگر، جز درد خوشبختیم نیست



:: موضوعات مرتبط: شعر , عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
فاصله....
سه شنبه 30 فروردين 1390 ساعت 15:53 | بازدید : 566 | نوشته ‌شده به دست علیرضا | ( نظرات )

میان من و تو فاصله هاست
کاش می دانستی
می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
تو توانایی بخشیدن داری
دستهای تو توانایی آن را دارند که مرا زندگانی بخشند
چشم های تو به من می بخشند
شور عشق و مستی
و تو چون مصرع شعری زیبا
سطح برجسته ای از زندگی من هستی
دفتر عمر مرا با وجود تو شکوهی دیگر رونقی دیگر هست
می توانی تو به من زندگانی بخشی
یا بگیری از من آنچه را می بخشی
گاه می اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید
آن زمان که خبر مرگ مرا از کسی می شنوی
روی تو را کاشکی می دیدم
شانه بالا زدنت را بی قید
و تکان دادن سر را
که عجیب عاقبت مرد
و تکان دادن دستت که مهم نیست زیاد
افسوس کاشکی می دیدم...



:: موضوعات مرتبط: شعر , عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
اشعار کوتاه....
سه شنبه 30 فروردين 1390 ساعت 15:45 | بازدید : 557 | نوشته ‌شده به دست علیرضا | ( نظرات )

چندی است که بیماره وفایت شده ام          

 در بستر عشق و چشم به راحت شده ام

این را تو بدان اگر بمیرم روزی               

مسئول تویی که من فدایت شده ام

فاش می گویم و از گفته خود دلشادم         

 چه کنم یاد نداد حرف دگر استادم

................

گل یخ در زمستان تو هستم

اسیر نازه چشمان تو هستم

مرا پرپر مکن با بی وفایی

که من مشتاق دیدار تو هستم

از دوست چه میماند از آیینه فردا

جز حرف دل انگیزش.جز خاطره ای زیبا

..................

امشب شب آخریه که مزاحمت میشم

خورشید فردا ماله تو ببخش که عاشقت شدم

بدرقه لازم ندارم میرم ای عزیزترین

نزار بمونه زیره پا قلبمو بردار از زمین

دوست دارم برای تو فقط یه حرف ساده بود

غافل از اینکه دل من منتظر اشاره بود

.....................

 ای دل سوزانده  سامانم کو ؟

ای کالبد تهی شده جانم کو؟

امروز که از همیشه مشتاق ترم

ای خانه ی سوتو کور مهمانم کو

 نسبت به تو حس بی میلی دارم

من ناز نمیخرم شما هم نفروش

چون عاشق کشته مرده خیلی دارم



:: موضوعات مرتبط: شعر , عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
سه شنبه 30 فروردين 1390 ساعت 15:36 | بازدید : 657 | نوشته ‌شده به دست علیرضا | ( نظرات )

تو شب خیس مژه هام یه شب بیا قدم بزن

با رقص تلخ اشک من ساز دوست دارم بزن

اتاق آرزوهامو خیلی مرتب چیدمش

بیا و با یه چشمکت اتاقمو بهم بزن

سخته برات تنهاییاتو کوک کنی

با عشق من چشای نازتو ببند ٬ برای من یه کم بزن

می خواستم از نگات بگم ٬ دوباره لغزید قلمم

قصه نویس رویاها بیا واسم قلم بزن

بگو دوسم داری یا نه ؟ یه جور بهم نشون بده

بقیه زندگیمو با این جواب رقم بزن

به جای ابرا واسه تو شب تا سپیده باریدم

به خاطر هرکی میخوای تو لااقل یه نم بزن

اون عکسی که ازم دیدی توش یه چیزایی کم داره

تو جای من رو گونه هام هاشور زرد غم بزن

بگو تو زندگیت کیه رد نشو از سوال من

زیر جواب نقره ایت چندتا برام قسم بزن

مجنون چی رو بلد نبود که لیلی قسمتش نشد

تو ام توی طالع من نقش بد ستم بزن

عاشقی سخت و آسونه ٬ بستگی به دلت داره

دوس داری بهتر بدونی یه سر به این دلم بزن

پیش خودت نگو که عشق همیشه عشقای قدیم

بیا یه بار از عشقای قشنگ حالا دم بزن

نامه باید خودش بیاد تا بنویسیش واسه من

تو خلوتت سری به این یه حس محترم بزن

سخته ولی جور دیگه شعرو باید تموم کنم

دلم که رفت چیزی اگه مونده ازم بیا بزن

زخم تو ٬ زخمتو می خوام ٬ هر دو واسم مقدسه

چه خنجرو ٬ چه عشقتو فقط واسه خودم بزن

یه وقت اگه تنها شدی با عشق و ساز و زمزمه

به خاطر من یه بارم ٬ من به تو می رسم بزن



:: موضوعات مرتبط: شعر , عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
اگر....
سه شنبه 30 فروردين 1390 ساعت 15:2 | بازدید : 606 | نوشته ‌شده به دست علیرضا | ( نظرات )

 

اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام را عشق می گذاشتم

اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع می کردم

اگر معمار بودم قصری از عشق می ساختم

اگر سارق بودم فقط عشق می دزدیدم

اگر بیمار بودم تنها شربتی که می نوشیدم فقط شربت عشق بود

اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام می دادم

اگر پلیس بودم هرگز عشق را جریمه نمی کردم

اگر خلبان بودم در اسمان عشق پرواز می کردم

اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها می گفتم با عشق نرمش کنید

اگر خواننده بودم فقط از عشق می خواندم

اگر ناخدا بودم همیشه در ساحل عشق لنگر می انداختم

اگر نجار بودم عشق را قاب می گرفتم



:: موضوعات مرتبط: شعر , عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
عشق یعنی ........
سه شنبه 30 فروردين 1390 ساعت 14:51 | بازدید : 668 | نوشته ‌شده به دست علیرضا | ( نظرات )

 

 

عشق یعنی درد و محنت در درون
عشق یعنی یک تبلور یک سرود
عشق یعنی قطره و دریا شدن
عشق یعنی یک شقایق غرق خون
عشق یعنی زاهد اما بت پرست
عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه
عشق یعنی بیستون کندن بدست
عشق یعنی آب بر آذر زدن
عشق یعنی چون محمد پا به راه
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
عشق یعنی با پرستو پرزدن
عشق یعنی رسم دل بر هم زدن
عشق یعنی یک تیمم یک نماز
عشق یعنی سر به دار آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی مستی و دیوانگى
عشق یعنی خون لاله بر چمن
عشق یعنی شعله بر خرمن زدن
عشق یعنی آتشی افروخته
عشق یعنی با گلی گفتن سخن
عشق یعنی معنی رنگین کمان
عشق یعنی شاعری دلسوخته
عشق یعنی قطره و دریا شدن
عشق یعنی سوز نی آه شبان
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی لحطه های ناب ناب
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی در فراقش سوختن
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی در جهان رسوا شدن
عشق یعنی مست و بی پروا شدن
 
 عشق یعنی با جهان بیگانگى
 

 

 



:: موضوعات مرتبط: شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
نامه ای عــــاشــــقانه
یک شنبه 28 فروردين 1390 ساعت 11:17 | بازدید : 630 | نوشته ‌شده به دست علیرضا | ( نظرات )

سرآغاز نامه عاشقانه ، با نام تو مینویسم صادقانه
از عشق مینویسم از محبتهایت ، تا پای جان مینشینم چشم به راهت
مینویسم یک کلام ، عاشقانه : دوستت دارم
یک نفس در این نامه ، بی بهانه فریاد میزنم که تا آخرین نفس همنفس تو هستم
تو در کنارم نیستی ، اما همیشه در قلب منی
مینویسم این نامه عاشقانه را که بگویم همیشه به یاد تو هستم ، مینویسم که بگویم خیلی برایم عزیزی عزیزم
با قلمی از جنس محبت ، با احساسی به قشنگی عشق ، با یک دنیا حرفهای عاشقانه از قلب مهربان تو مینویسم بی بهانه ، که بی نهایت تا قیامت دوستت دارم.
اینک که از تو مینویسم ، برای تو مینویسم ، نامه از قطره های اشکم خیس خیس شده ، جای قطره های اشکم مانده و چشمهایم بهانه گیر شده .
دلتنگ تو هستم عزیزم ، دلتنگی را از جملاتی که برایت در نامه نوشته ام میتوان خواند ، قلمی که در این لحظه مرا یاری کرد ، که برای تو بنویسم نامه ای عاشقانه ، که به عشق تو نوشتم کلامی جاودانه . خیلی دوستت دارم ای تنها بهانه برای بودنم.
از سرآغاز نامه ، تا پایان  روزی صدها بار بخوان نامه را ، و حس کن درد دل عاشق مرا.
ببین چقدر تو را دوست دارم ، ببین چقدر تو برایم عزیزی.
مواظب دلت باش ای بهترینم ، من همیشه و همیشه به یادت هستم نازنینم.



:: موضوعات مرتبط: شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
یک شنبه 14 فروردين 1390 ساعت 19:29 | بازدید : 659 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

خداحافظ برو عشقم برو که وقت پروازه            برو که ديدن اشکات منو به گريه ميندازه


نگاه کن آخر راهم نگاه کن آخر جادست          نميشه بعد تو بوسيد نميشه بعد تو دل بست


منو تنها بذار اينجا تو اين روزاي بي لبخند        که بايد بي تو پرپرشه که بايد از نگات دل کند


حلالم کن اگه ميري اگه دوري اگه دورم            اگه با گريه ميخندم حلالم کن که مجبورم


نگو عادت کنم بي تو که ميدوني نميتونم         که ميدوني نفسهامو به ديدار تو مديونم


فداي عطر آغوشت برو که وقت پروازه               برو که بدرقه داره منو به گريه ميندازه


برو عشقم خداحافظ برو تو گريه حلالم کن        خداحافظ برو اما حلالم کن حلالم كن


|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4